بسم الله الرحمن الرحیم
الهی ، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!
الهی ، راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوار تر.
الهی ، چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است ، و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهی ، ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره ای ، و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای.
الهی ، چون تو حاضری چه جویم ، و چون تو ناظری چه گویم.
الهی ،چگونه گویم نشناختمت که شناختمت ، و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت.
الهی ، آن خوام که هیچ نخواهم.
الهی ، همه گویند خدا کو ، حسن گوید جز خدا کو.
الهی ، دندان دادی ، نان دادی : جان دادی ، جانان بده !
الهی ،اگر چه درویشم ، ولی دارا تر از من کیست ، که تو دارائی منی.
الهی ، همه از گناه توبه میکنند ، و حسن را از خودش توبه ده!
الهی ، هر چه بیشتر فکر میکنم دور تر میشوم.
الهی ، از کودکان چیزها آموختم ، لاجرم کودکی پیش گرفتم.
الهی ، کلمات و کلامت که این قدر شیرین و دلنشینند ، خودت چونی؟
الهی ، اگر گلم یا خارم از آن بوستان یارم.
الهی ، فرزانه تر از دیوانه تو کیست.
الهی ، شکرت که فهمیدم که نفهمیدم.
الهی ، خوشا آن دم که در تو گمم!
الهی ، دل به جمال مطلق داده ایم ، هر چه بادا باد.
الهی ، هر چه پیش آ مد خوش آمد ، که میهمان سفره توایم.